همیشه وقتی سر تو با خانواده بحث میکنم تهش میرسه به اینکه ببین چقدر نعمت داری خدا رو شکر کن ، پریشب به جد به پدر گفتم نام ببر گفت سلامتی نفس میکشی و . گفتم پدر من آخه اینکه حقوق اولیه آفرینشه مثل این میمونه که بری از نمایندگی گوشی بخری و بعد که بسته رو باز کنی و گوشی روشن بشه بگی ایول روشن شد خوب روشن شدن حداقل  کار اون گوشیه . خلاصه میخوام بگم بهت من مدت زیاد برای نداده هات و داده هات شکر کردم اما الان فقط برای داده هات شکر میکنم برا منم قانون مرغ و تخم مرغ در نیار که بگی اول شکر کن بعد بدم اول بده بعد من شکر میکنم

تو شاهدی من یه موقع چقدر پسر خوبی بودم ( بماند که از الانم راضی ترم ) نماز میخوندم و هر شب بیادت میخوابیدم و فکر میکردم خیلی هوامو داری اما یهویی سرنوشتم رو برای ده سال دگرگون کردی و 7 سالشو از بین بردی و در نهایت برای باقی عمرم توی چالشی قرارم دادی که خودمم هنوز موندم گناهم چی بوده اما به خودت قسم موندم روی مهربونت مال کیه ؟؟؟ مال من نبود مال بدتر از منم نبود این وسط هم هر کسی رو دیدم داغونه

خواستم بدونی هر روز محبوبیتت داره کمتر میشه رفاقتی گفتم بهت

بزار بگم دمت گرم ، بالاخره به ماها حق انتخاب هم دادی اما واقعا چرا نصفه نیمه کار میکنی قربون قدت ؟؟

فکر کردی انتخاب بین گزینه هایی که خودت میزاری جلوی رومون که انتخاب نیست فقط تعیین سناریو چالش برانگیز و هیجان انگیزیه که برامون نوشتی .

البته تصور اینکه با یه ظرف پاپکورن نشستی و داری فیلم این بنده های بیچارت رو میبینی یکم حس چرکی داره اما واقعا این همه انفعال از بنده هاتم بعیده چه برسه به تو .

دمت گرم بزار لابلای این پاپکورن خوردنت ما هم یه موز برداریم .

راستی نکته حق انتخابت هم اجباریه یعنی نمیشه اصلا انتخاب نکرد در واقع انتخاب نکنی یکی از انتخابا تو رو میکنه ( انتخاب )

چند روز پیش پشت چراغ قرمز وایستاده بودمم که یه اتوبوس با کلی دود اومد کنارم وایستاد توی دلم اومدم اعتراض کنم که دیدم دو تا از این بچه هایی که شیشه ماشین ها رو پاک میکنن دارن با دود اگزوز اون اتوبوس دستاشون رو گرم میکنن

خدا جان درسته هر چیزی که برای من بده برای یکی دیگه نعمته اما بالاغیرتا نمیشد چرخ دنیاتو جوری میچرخوندی که اون بچه هم مجبور نباشه دستشو با دود سمی اون ماشین گرم کنه ؟ اصلا میدونی چیه ؟؟ دارم فکر میکنم مگه تو نمیدونستی اینده اون بچه چی میشه ، پس چرا بوجودش آوردی ؟؟

من به اختلاف طبقاتی که آدمها بوجود میارن خیلی نقد داشتم تا وقتی فهمیدم اصل اختلاف رو خود تو بوجو آوردی . یه روزی میشینیم در باره فرمول تقسیم نعمتات و بد بختیات با هم حرف میزینم اما باور کن در مرحله اول از بعضی خلقت ها متعجبم . از دانایی کلت بعید بود !!!

سالها قبل این فضا رو شناختم و شناخته شدم توش و اون زمان ها یک ادم بودم اما با گذ رزمان تبدیل به واحد کوچکتری از یک ادم شدم ، اون آدم و وبلاگش توی اختلالات سرور های بلاگفا نابود شدند و انگیزه های اون آدم برای نوشتن از بین رفت اما باز امشب و این ساعت دلم برای نوشتن و خونده شدن تنگ شده ، نمیدونم بازم کسایی پیدا میشن که بیان بخونن این نوشته ها رو اما دوست دارم شروع کنم باز .

به خودت قسم خیلی حالم بده ، یعنی مگه میشه توی یه مدت کوتاه این همه بدبختی سر یه ملت بیاری ؟؟

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ عُسْرِا نوکرتم ؟؟؟

جدا یک لحظه خجالت نکشیدی ته دلت ؟؟ نگفتی بسشونه بابا بزار یکمم برم جاهای دیگه بنده های دیگم رو آزار بدم اینا دیگه تموم شدن ؟؟ ناراحت نشی ها اما رفتار این چند وقتت منو یاد بیمار های سادیسمی میندازه که از آزار دادن طرف مقابلشون لذت میبرن ، انگار یه حس کیفوری خاصی بهت دست میده

اما به خودت قسم این مردمی که من میبینم بیشتر از اینا مقاومت دارن حالا بیا و توام مردونگی کن دست از سر ملت بردار والا فوتبالم بین دو نیمه استراحت میکنن تو استراحت نمیکنی ؟؟